نوشته شده توسط : امیر حسین

قمر هاي كيوان

به دلیل محدودیت‌های فناورانه تا سال ۲۰۰۰ میلادی دانشمندان معتقد بودند که کیوان تنها چهار ماهک (قمر) دارد اما بعدها آشکار شد که تعداد ماهکهای کیوان می‌تواند از ۲۰ و حتی ۳۰ هم بیشتر باشد. ماهک‌های کیوان که به مانند خانواده آن می‌‌باشند هر ساله رو به افزایش است. در سال 2000 ستاره شناسان دوازده ماهک کوچک کیوان را کشف کردند که این به طور موقت کیوان را از نظر شمار ماهک‌ها در جایگاه نخست قرار داد. اما یافته‌های تازه از سوی شپرد و همکارانش باعث شد تا مشتری در این مورد در رده‌ای جلوتر از کیوان باشد. البته ممکن است ماهک‌های بیشتری گرد کیوان در گردش باشند که فاصله زیاد کیوان از ما تشخیص آنها را برای دانشمندان مشکل می‌‌سازد.

۲۰ قمر تاکنون برای کیوان شناسایی شده‌اند، که ۱۳ قمر از زمین و هفت قمر دیگر به‌وسیله کاوشگرهای فضایی کشف شده‌اند. قمرهای کوچک کیوان به شکل سیب زمینی بوده و شکلهای نامنظمی دارند. احتمال می‌رود که قمرهای کوچک‌تر دیگری نیز کشف شوند. سطح بسیاری از قمرها پوشیده از گودالهای شهابسنگی است. در سطح میماس، یکی از قمرهای کوچک کیوان، گودالی بزرگی به نام هرشل وجود دارد که ۱۳۰ کیلومتر (۸۱ مایل) وسعت داشته و یک سوم این قمر را پوشانده است.
کیوان دارای بیشترین قمر در بین سیارات منظومه شمسی است. دانشمند هلندی، كريستين هوينگس (۹۵ – ۱۶۲۹)، در سال ۱۶۵۵ اولین قمر زحل را کشف کرد. تیتان از لحاظ بزرگی دومین ماهک و یکی از سه ماهکی است که در منظومه شمسی دارای جو هستند. احتمال می رود که قسمت اعظم آن از سنگ و بقیه ازيخ تشکیل شده باشد. جوی که دائما سطح تیتان را پوشانده است، حاو ي نيتروژن و سایر مواد شيمياي است.
تيتان به مانند ستاره‌ای کوچک از قدر ۸٫۳ گرد کیوان می‌گردد، تیتان را می‌توان به آسانی با یک اختربین (نلسكوپ) کوچک ۴ اینچی رصد کرد. تیتان هر ۱۶ روز یک بار گرد کیوان می‌گردد و برای یافتن آن کافی است اختربین (تلسکوپ) را به سمت کیوان نشانه روید و در فاصله ۲ دقیقه‌ قوسی این سیاره به دنباله ستاره‌ای از قدر ۸٫۳ باشید.
اختر شناسان به تازگی قمر جدیدی از سیاره زحل را شناسایی کرده‌اند که بسیار کوچک است (حدودآ ۲ کیلومتر). در این صورت تعداد قمرهای زحل به ۲۱ قمر تغییر می‌کند.

 



:: بازدید از این مطلب : 1343
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : شنبه 23 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر حسین

اخترشناسان موسسه فیزیک اختری در اسپانیا توانستند با برملا کردن راز ۶۰ ساله خورشید روشی جدید را برای شناسایی سیاره های شبه زمینی و فراخورشیدی ارائه کنند. به گزارش خبرگزاری مهر، دانشمندان اعلام کردند مقایسه ستاره های شبه خورشیدی توانسته است تفاوت کلیدی شیمیایی میان ستاره های دارای سیاره و ستاره های بی سیاره را آشکار کرده و یکی از بزرگترین رازهایی را که از گذشته درباره خورشید زمین کشف نشده باقی مانده بود، را برملا سازد.

این راز در وجود عنصر لیتیوم نهفته شده بود زیرا این عنصر متفاوت از عناصر سبکی مانند آهن، به واسطه فعل و انفعالات در ستاره ها به وجود نمی آیند در واقع گمان می رود این عنصر در حدود ۱۳٫۷ میلیارد سال نوری پیش، پس از وقوع انفجار بزرگ در جهان به وجود آمده و در ساختار ستاره ها باقی مانده است تقریبا تمامی ستاره ها از این عنصر برخوردارند تنها در برخی از ستاره ها این عنصر طی فرایندهای درونی سوخته و به اتمام می رسند.

 

مدلهای تکاملی ستاره ها نشان می دهد ستاره هایی در سن و جرم خورشید باید از مقادیر قابل توجهی از عنصر لیتیوم برخوردار باشند زیرا اتمسفر آنها از حرارت و ضخامت کافی برای سوزاندن عنصر برخوردار نیست.



:: بازدید از این مطلب : 306
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : شنبه 23 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر حسین

  (cached)


مقدمه

بعد از مدار کالیستو چهار قمر دیگر به دور مشتری در گردشند که جملگی کوچک بوده و بوسیله فن عکسبرداری کشف گردیده‌اند. قمرهای میانی که کلاً روی مدارهائی به فاصله تقریبی 11 میلیون کیلومتر از مشتری قرار گرفته‌اند، به ترتیب عبارتند از: لدا ، هیمالیا، لیسی ته آ و الارا ، حرف آخر قمرهای میانی مشتری به آ ختم می‌گردد.


 

لدا

این قمر که در مداری به فاصله متوسط 11.100.000 کیلومتر به دور مشتری گردش می‌کند و بین مدار کالیستو و هیمالیا قرار گرفته در سال 1974 بوسیله چارلز کوال عضو رصدخانه پالومار کشف گردید. قطر تقریبی لذا 8 کیلومتر است و با دارا بودن قدری معادل 20 یکی از کم نورترین اجرام منظومه خورشیدی به شمار می‌آید. یک دور گردش قمر مزبور 238 روز و 16 ساعت و 48 دقیقه به درازا می‌کشد.

هیمالیا

این قمر بوسیله سی دی پرین عضو رصدخانه لیک از روی عکسی که در سال 1904 برداشته شده بود، همراه با قمر الارا کشف گردید. هیمالیا که بعد از مدار لذا در فاصله متوسط 11.470.000 کیلومتر به دور برجیس گردش می‌کند، دارای قطری معادل 170 کیلومتر است و در مدتی برابر 250 روز و 14 ساعت و 24 دقیقه یک بار به دور مشتری گردش می‌کند.

لیسی ته آ

قمر لیسی ته آ طی جنگ جهانی دوم یعنی در تاریخ 6 ژوئیه 1938 بوسیله نیکولسون عضو رصدخانه مونت ویلسون کالیفرنیا کشف گردید. لیسی ته آ بین هیمالیا و الارا قرار گرفته و روی مداری به فاصله متوسط 11.710.000 کیلومتر به دور برجیس گردش می‌کند. قطر آن قمر حدود 19 کیلومتر است و یک دور گردش کامل آن 259 روز و 4 ساعت و 48 دقیقه به درازا می‌کشد.

الارا

الارا همانند هیمالیا از روی عکسی که در سال 1904 برداشته شده بود، بوسیله سی دی پرین کشف گردید، این قمر که بعد از لیسی ته آ قرار دارد، روی مداری به فاصله متوسط 11.473.000 کیلومتر به دور مشتری گردش می‌کند، قطر آن حدود 80 کیلومتر و مدت گردش آن به دور برجیس 259 روز و 16 ساعت و 48 دقیقه است.



 

قمرهای بیرونی مشتری

این دسته از اقمار که تعدادشان همانند قمرهای میانی 4 تا است. بر خلاف دیگر قمرهای مشتری دارای گردش پس رونده هستند و به ترتیب از داخل به خارج عبارتند از آننکه ، کارمه ، پاسیفه و سیموپه ، قمرهای بیرونی که حرف آخر آنها به پایان می‌یابد، کلاً روی مدارهائی به فاصله 20 تا 24 میلیون کیلومتر به دور برجیس گردش می‌کنند.

آننکه

قمر آننکه در سال 1951 بوسیله اس. پی. بیکولون کشف شد. این قمر که درونی ترین قمر از اقمار بیرونی مشتری محسوب می‌شود، بعد از مدار الارا جای دارد و فاصله آن از مشتری 20.700.000 کیلومتر است. قطر آننکه حدود 17 کیلومتر و مدت گردش آن به دور برجیس 631 روز است.

کارمه

کارمه در 30 ژوئیه 1938 در گیر و دار جنگ جهانی دوم بوسیله اس. بی. نیکولسون عضو رصدخانه مونت ویلسون کالیفرنیا کشف گردید. این قمر در مداری بعد از آننکه جای دارد و فاصله متوسط آن از مشتری 22.350.000 کیلومتر است. قطر آننکه حدود 24 کیلومتر و مدت گردش آن به دور برجیس 631 روز است.

پاسیفه

این قمر بوسیله پی. جی ملوت عضور رصدخانه گرینویچ در 27 ژانویه 1908 کشف گردید. پاسیفه که مدار آن بین کارمه و سینوپه جای دارد، به فاصله متوسط 23.300.000 کیلومتر به دور برجیس گردش می‌کند. قطر این قمر حدود 27 کیلومتر و مدت گردش آن به دور مشتری 744 روز است.

سینوپه

قمر سینوپه در 21 ژوئیه 1914 بوسیله اس. بی. نیکولسون هنگامی که مشغول عکسبرداری از پاسیفه بود، کشف شد. این قمر که بیرونی ترین قمر از اقمار شناخته شده مشتری می باشد، در فاصله 23.700.000 کیلومتر به دور برجیس گردش می‌کند. قطر آن حدود 21 کیلومتر و مدت گردش آن به دور مشتری 758 روز است. در پایان این مطلب لازم است اشاره شود که در زمینه ویژگیهای طبیعی قمرهای میانی و بیرونی مشتری اطلاعی در دست نیست و مأموریت فضا ناوهای ویجر نیز کمکی در این راه نبوده است. علاوه بر آن مسلم این است که هنوز خانواده مشتری به درستی شناخته نشده و به بررسیهای بیشتری نیاز دارد.

خانواده مشتری از 16 قمر شناخته شده تشکیل یافته و بزرگترین مجموعه در منظومه خورشیدی را پدید آورده اند. عمده ترین قمرهای برجیس چهار تا هستند که به ترتیب از داخل به خارج
یو IO ، اروپا ، گانمید و کالیستو نام دارند. چون گالیله نخستین کسی از که قمرهای چهارگانه بالا را به کمک تلسکوپ کشف کرده ، لذا آنها را اقمار گالیله نیز می‌گویند. قمرهای گالیله کلاً همزمان هستند و مدت چرخش و گردش آنها با هم برابر است. علاوه بر قمرهای گالیله چهار قمر کوچک بنام آمالته آ و آدراسته آ یا j1 و j2 و j3 در تصویرهای مخابره شده بوسیله فضا ناو ویجر کشف گردید که همگی در مدار درونی قمر یو قرارگرفته‌اند. در آنسوی مدار قمرهای گالیله یعنی بعد از مدار گالیستو ، هشت قمر کوچک دیگر که بی شباهت به سیارگان به دام افتاده نیستند، به گرد مشتری در گردشند که نام آنها به تریتب از داخل به خارج عبارت است از:

لدا ، هیمالیا ، لیسی ته آ ، الارا ، آننکه ، کارمه ، پاسیفه و سینوپه که چهار تای آخر که بیرونی‌ترین قمرهای برجیس هستند، در خلاف گردش دیگر اقمار به دور مادر خویش می‌گردند. متأسفانه هیچکدام از فضا ناوهای پایونیر و یا ویجر از این اقمار اطلاعی بدست نیاورده‌اند. در سال 1975 چارلز کوال از رصد خانه پالومار گزارش داد که قمر دیگ یا سیارکی نیز به قدر 21، در فاصله دوری به گرد مشتری گردش می‌گردد که تا این تاریخ هنوز وجود آن محقق و ثابت نگردیده است.

قمرهای مشتری کلاً از ارزش علمی بسیاری برخوردارند، زیرا بررسی حرکات آنها ما را به چگونگی جرم و گرانش این سیاره غول آسا راهنمایی می‌کند و حل مسائل مهمی مانند اندازه گیری سرعت نور را امکان پذیر می‌سازد. قمرهای برجیس از نظر وضع مدار به سه دسته تقسیم می‌گردند. دسته درونی که از اقمار گالیله و آمالته آ و سه قمر کوچک j1 و j2 و j3 تشکیل یافته است، روی مدارهایی که خیلی به دایره نزدیک بوده و در امتداد سطح نیمگان مشتری قرار گرفته‌اند به دور برجیس گردش می‌کنند.

دسته میانی مرکب از چهار قمر لدا ، هیمالیا ، لیسی ته آ و الارا است که بطور متوسط حدود 11 میلیون کیلومتر از مشتری فاصله دارند و مدار آنها در مقایسه با مدار دسته درونی خارج از مرکزی بیشتری داشته و سطح مدارشان نیز نسبت به سطح استواء برجیس حدود 30 درجه میل دارد. قمرهای دسته بیرونی که آننکه ، کارمه ، پاسیفه و سینوپه نام دارند، کلاً در جهت مخالف گردش دیگر اقمار به دور مشتری گردش می‌کنند و سطح مدارشان نسبت به سطح استوای برجیس بین 150 تا 160 درجه میل دارد و فاصله آنها از مشتری حدود 21 میلیون کیلومتر است.



 

قمرهای درونی مشتری

J3 درونی‌ترین قمر مشتری است که همراه با قمرهای j1 و j2 در تصویرهای ارسالی سال 1979 فضا ناو ویجر کشف گردید. این قمر که قطر آن حدود 40 کیلومتر است در فاصله ای معادل 56.200 کیلومتر از فراز ابرهای مشتری به دور برجیس گردش می‌کند و در حقیقت نزدیکترین قمر به سطح مشتری محسوب می‌گردد. مدت گردش j3 به دور مشتری 7 ساعت و 5 دقیقه به طول می کشد.

J1 بعد از j3 و پیش از آمالته آ قرار دارد و همانند قمر j3 در تصاویر ارسالی سال 1979 فضا ناو ویجر کشف شده است. این قمر که درون حلقه مشتری قرار گرفته در ثبات و پایداری حلقه مزبور نقش ارزنده‌ای دارد و شکل آن ظاهراً تخم مرغی است و قطر آن بین 30 تا 40 کیلومتر است. نسبت بازتاب قمر مزبور از 0.05 کمتر است و به همین دلیل احتمالاً از جرم انبوهی برخوردار است. قمر j1 در فاصله حدود 57.000 کیلومتری سطح برجیس قرار گرفته و مدت گردش آن 7 ساعت و 8 دقیقه به درازا می‌کشد.

آمالته آ ، این قمر که در سال 1892 بوسیله ادوارد امرسون بارنارد کشف گردید، در واقع آخرین قمری است که توسط مشاهدات مستقیم در مقابل دیدگان زمینی قرار گرفته است. آمالته آ به اندازه‌ای ضعیف و کم نور و به حدی به مشتری نزدیک است که دیدار مستقیم آن به دشواری انجام می‌گیرد. همانطوری که اشاره شد، این قمر مدتها پیش از
سفرهای فضائی شناسائی گردیده و اطلاعات مخابره شده از ویجرها بر آگاهی ما افزوده است.

ویجر 1 تا فاصله 420.000 کیلومتری به آمالته آ نزدیک شد و ویجر 2 از فاصله 558.270 کیلومتری آن گذشت و هر دو سفینه عکسهای جالبی از آن به زمین ارسال داشته‌اند. آمالته آ تقریباً بیضوی است، قطر بلند آن 270 کیلومتر و قطر کوتاهش 155 کیلومتر است و شکل نامنظم آن از تراکم زیاد قمر مزبور حکایت می‌کند. کاوشها و پژوهشهای فضایی و اطلاعات بدست آمده حاکی است که آمالته آ علاوه بر دریافت
تشعشعات خورشیدی از تشعشعات برجیس نیز بهرهمند است و احتمالاً دمای اضافه‌تری از طریق جریانهای الکتریکی القاء شده بوسیله میدان مغناطیس مشتری نیز دریافت می‌دارد.

رنگ آمالته آ به قرمز مایل است و سطح آن به احتمال زیاد از گوگرد پوشیده شده. در تصاویری که توسط ویجرها ارسال گردیده است، چهار عارضه نسبتاً عمده به شکل دو گود شهابی و دو کوه در سطح آن به چشم می‌خورد. از آنجایی که قطر ظاهری این قمر از دیدگاه مشرتی 7 دقیقه و 24 ثانیه است و از سوی دیگر قطر ظاهری خورشید از دیدگاه سیاره مزبور کمتر از 6 دقیقه می‌باشد، لذا آمالته آ می‌تواند در برجیس خور گرفت کامل ایجاد نماید.

فاصله آمالته آ از سطح برجیس 109.900 کیلومتر و مدت گردش آن به دور سیاره مادر 11 ساعت و 57 دقیقه به درازا می‌کشد. 2 ، این قمر که در مداری میان آمالته آ و یو قرار گرفته ، دومین قمری است که در عکسهای مخابره شده بوسیله ویجر کشف گردیده است. اندازه j2 بین 70 تا 80 کیلومتر است و مدار آن 151.000 کیلومتر از سطح فوقانی ابرهای مشتری فاصله دارد. مدت گردش 16 ساعت و 16 دقیقه است.


:: بازدید از این مطلب : 945
|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : جمعه 22 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر حسین

زمين داراي قمر ماه است كه به دور آن مي‌چرخد. مريخ نيز همانند زمين داراي قمر است. فوبوس و ديموس دو قمر مريخ هستند. بررسي وجود حيات در مريخ و احتمالا در قمرهاي آن از موضوعات مورد علاقه دانشمندان در چند دهه اخير بوده است.

فوبوس، بزرگترين قمر مريخ

 

فوبوس با قطر تقريباً 22 كيلومتر بزرگترين و داخلي‌ترين قمر مريخ است. ديموس داراي قطر تقريبي 12 كيلومتر است. هر دوی این قمر ها دارای شکلی غیر متعارف و غیر هندسی می باشند. بزرگترین قطر فوبوس 27 کیلومتر و بزرگترین قطر دیموس 15 کیلومتر است.

ديموس، كوچكترين قمر مريخ

هر دو قمر دارای چاله های فراوانی می باشند که در اثر برخورد سنگهای آسمانی با آنها تشکیل شده اند. سطح قمر فوبوس دارای شیارهای پیچیده ایست. این شیارها احتمالا ترکهایی هستند که پس از برخورد بزرگترین سنگ آسمانی با این قمر به وجود آمده اند. سطح برخوردي فوبوس خراشيده و شيار خورده است و در ديواره دهانه‌‌هاي بزرگ آن زمين‌لغزش‌هايي مشاهده مي‌شود.

بزرگترين عارضه سطح فوبوس گودال استيکني (Stickney) به قطر 9 کيلومتر است. دو دهانه ديموس هم به نام دهانه سويفت و دیگری دهانه ولتر نامگذاري شده‌اند. اين دو وجود قمرهاي مریخ را پیش‌بینی کرده ‌بودند.

دانشمندان هنوز نمی دانند که این دو قمر چگونه تشکیل شده‌اند. به احتمال زياد این دو قمر در حقیقت سنگ های آسمانی سرگردانی بوده‌اند که در میدان گرانش مریخ گیر افتاده اند.

اين دو قمر در اوت  1877 توسط آزوف هال ستاره‌شناس آمريكايي كشف شدند. وي نام دو پسر دوقلوي آرس (خداي جنگ يونانيان) را بر اين دو قمر گذاشت. فوبوس به معني ترس و ديموس به معني وحشت است.

هر دو قمر فاقد جو هستند. دماي بسيار پايين دارند. همانند ماه هم فقط يك طرفشان به سمت مريخ است.



:: بازدید از این مطلب : 2274
|
امتیاز مطلب : 39
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : جمعه 22 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر حسین

نویسندهlamir2111739@gmail.comgmai 



:: بازدید از این مطلب : 794
|
امتیاز مطلب : 41
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : چهار شنبه 20 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر حسین

 

پلوتو ، سياره كوتوله

پلوتو يك سياره كوتوله است و در فاصله بسيار دوري از خورشيد قرار دارد. اين سياره بخشي از مدار خود را كه كمربند كوييپر (Kuiper) نام دارد، در اختيار مجموعه اي از اجرام يخي شبيه به خود گذاشته است. از زمان كشف اين سياره در سال 1930، مردم به شدت دوست دارند كه آنرا سياره نهم منظومه شمسي بنامند. با اينحال به دليل ابعاد كوچك و مدار عجيبش، بسياري از دانشمندان، همگروهي پلوتو با سياراتي مانند زمين و مشتري را زير سوال بردند.

در سال 2006، اين مناظره، انجمن ستاره شناسي بين المللي (مرجع نامگذاري اجرام آسماني) را بر آن داشت كه رسما پلوتو را در گروه سيارات كوتوله معرفي كنند. اين سياره از زمين بدون تلسكوپ ديده نمي شود.



فاصله پلوتو از خورشيد تقريبا 39 برابر فاصله زمين از خورشيد است. ميانگين فاصله آن از خورشيد 5.869.660.000 كيلومتر مي باشد. پلوتو در مداري بيضي شكل به دور خورشيد در حركت است. در قسمتهايي از اين مدار فاصله پلوتو تا خورشيد از فاصله نپتون تا خورشيد كمتر است. اين سياره به مدت 20 سال زميني در داخل مدار نپتون مي ماند. اين پديده هر 248 سال زميني يكبار روي مي دهد. اين زمان معادل يكسال پلوتويي است. آخرين باري كه پلوتو به داخل مدار نپتون وارد شد، 23 ژانويه 1979 تا 11 فوريه 1999 بود. پلوتو علاوه بر گردش به دور خورشيد، دور خودش نيز (حول محور عمودي فرضي) مي چرخد. يكبار گردش سياره به دور خود حدود 6 روز زميني طول مي كشد.

ستاره شناسان به دليل دور بودن اين سياره از زمين، هنوز اطلاعات زيادي درباره آن به دست نياورده اند. قطر آن 2300 كيلومتر يعني كمتر از يك پنجم قطر كره زمين تخمين زده مي شود. سطح اين سياره از سردترين مناطق موجود در منظومه شمسي و احتمالا حدود 225- درجه سانتيگراد است.

بيشتر پلوتو قهوه ايست. به نظر مي رسد كه اين سياره عمدتا ازمتان يخ زده تشكيل شده و جوي از متان دارد. به خاطر چگالي كم آن ستاره شناسان فكر مي كنند كه بيشتر پلوتو از يخ است. دانشمندان ترديد دارند كه نوعي از حيات در اين سياره وجود داشته باشد.

در سال 1905، پرسيوال لاول (Percival Lowell)، ستاره شناس آمريكايي نيروي گرانشي را كشف كرد كه بر دو سياره نپتون و اورانوس تاثير مي گذاشت. در سال 1915، او مكان سياره پنهان را پيش بيني كرده و جستجوي خود براي يافتن آنرا در رصد خانه آريزونا آغاز نمود. او از يك تلسكوپ براي رصد قسمتهايي از آسمان كه او وجود سياره جديد را در آن نواحي پيش بيني كرده بود، سود برد. متاسفانه پرسيوال در سال 1916 و قبل از كشف سياره فوت كرد. 13 سال بعد يعني در سال 1929، كلايد تومبا (Clyde W. Tombaugh)، يكي از دستياران لاول در رصدخانه، از پيش بيني هاي او استفاده كرده و با استفاده از تلسكوپ قدرتمندتري به مشاهده نواحي خاص در آسمان پرداخت. سرانجام در سال 1930، تومبا سه عكس از اين سياره تهيه كرد. سياره اي جديد كه به ياد خداي مرگ روميان باستان، پلوتو ناميده شد. البته دو حرف اول پرسيوال لاول نيز به افتخار وي آغازگر نام سياره پلوتو مي باشند.

در سال 1978، ستاره شناسان رصدخانه نوال (Naval) در آريزونا موفق به كشف قمر پلوتو يعني شارون (Charon) شدند. قطر اين قمر 1210 كيلومتر است.

در سال 1969، ستاره شناسان نخستين تصاوير دقيق از سطح پلوتو را منتشر كردند. اين تصاوير كه توسط تلسكوپ فضايي هابل تهيه شده بود، 12 منطقه تيره و روشن را در سطح پلوتو نشان مي داد. مناظق روشن، كه شامل كلاهك ها قطبي هستند، احتمالا نيتروژن يخ زده مي باشند. مناطق تيره نيز به طور حتم متان منجمد است كه به دليل پرتوهاي فرابنفش خورشيدي دچار تغييرات شيميايي شده است.

در سال 2005، يك گروه از ستاره شناسان كه به بررسي تصاوير هابل مي پرداختند، دو قمر ناشناخته پلوتو را كشف كردند. اين اقمار كه بعدها هايدرا (Hydra) و نيكس (Nix) ناميده شدند، قطري حدود 160كيلومتر دارند و در خارج از مدار شارون قرار گرفته اند.

در سال 2006، ناسا سفينه افقهاي جديد (New Horizons) را با هدف رسيدن به پلوتو به فضا ارسال نمود.



:: بازدید از این مطلب : 914
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : چهار شنبه 20 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر حسین

مقدمه

نپتون هشتمین سیاره نزدیک به خورشید و چهارمین غول گازی است. از لحاظ اندازه و ساختار شبیه به سیاره همسایه‌اش ، سیاره اورانوس ، می باشد. جو آبی رنگ و درخشان این سیاره بخاطر وجود گاز متان در آن است. شکلهای ابر مانند متعدی روی این سیاره وجود دارند که مهمترین آنها لکه سیاه بزرگ نام دارد. این لکه ، مجموعه طوفانی عظیمی به بزرگی کره زمین است. شکلهای ابر مانند نپتون ، توسط سریعترین بادهای منظومه شمسی با سرعتی معادل 2200 کیلومتر در ساعت (1370 مایل در ساعت) جابجا می‌شوند. زیر این ابرها ، جبه‌ای از یخ و گاز و هسته‌ای سنگی و کوچک قرار دارد.



 
سیاره نپتون
 
قمرهای نپتون

لکه سیاه بزرگ

لکه سیاه بزرگ و لکه سیاه کوچک واچرخه‌هایی بیضی شکل در جو نپتون هستند که بوسیله سریعترین بادهای منظومه شمسی ، در جهت عکس چرخش نپتون حرکت می‌کنند. ابر کوچکی به نام اسکوتر که از نوع ابر سیروس است، در ارتفاع متفاوتی نسبت به لکه‌ها قرار دارد که باد کمتری در این نقطه می‌وزد. موقعیت این ابر نسبت به هسته نپتون ثابت مانده و در جهت چرخش نپتون ، که مخالف جهت حرکت لکه‌هاست، حرکت می‌کند.

لکه سیاه بزرگ ، انبوهی از گازهای مختلف که در وسعتی به اندازه سطح زمین ، با سرعتی حدود 1000 کیلومتر در ساعت (620 مایل در ساعت) ، معادل سرعت صوت ، روی سیاره نپتون در حرکت است. بادهای نپتون سرعتی دو برابر سرعت فوق دارند که حدوداً 10 برابر سرعت گردبادهای سطح زمین است.



   

حلقه‌های نپتون

در مدتی کمتر از 100 میلیون سال ، تریتون وارد محدوده روش نپتون (کوتاهترین فاصله از یک جسم اصلی که در آن یک جسم تابع می‌تواند بدون آنکه توسط نیروهای جاذبه متاشی شود، دور بزند) خواهد شد. نیروهای کششی می‌توانند قمرهایی که در این محدوده قرار دارند را بسته به نوع مواد تشکیل دهنده شان متلاشی کنند. احتمال دارد تریتون به سنگریزه‌هایی تبدیل شده و حلقه‌ای زیبا به دور نپتون تشکیل دهد.

حلقه‌های نپتون در فاصله 40000 تا 63000 کیلومتری (25000 تا 39000 مایلی) نپتون گسترده شده‌اند. این حلقه‌ها بسیار تیره هستند، یکی از آنها عریض و سه حلقه دیگر باریک می‌باشند. نام حلقه‌های آدامز و لووریه از نام دو ستاره شناس که وجود و موقعیت سیاره نپتون را پیش بینی کرده بودند، گرفته شده است. نام حلقه گاله از نام ستاره شناس آلمانی ،
یوهان گاله (1910-1812) ، که نپتون را کشف نمود گرفته شده است. کاوشگر فضایی ویجر2 انبوهی از مواد حلقوی در حلقه آدامز کشف نمود که ستاره شناسان هنوز توضیحی برای وجود آنها نیافته‌اند.

قمرهای نپتون

قبل از آنکه ویجر2 در سال 1989 به مطالعه نپتون بپردازد، از هشت قمر نپتون فقط تریتون ونیراید شناخته شده بودند. تریتون سردترین جسم شناخته شده در منظومه شمسی است که دمای سطح آن 235- درجه سانتیگراد (391- درجه فارنهایت) است. جو رقیقی از نیتروژن در اطراف این قمر وجود دارد.



   
انفجار غبار آلود
در سطح تریتون‏‏‏‏‏‏‏‏‏ ، رگه‌هایی از غبار سیاه که
منفذ فواره بخار بیرون زده‌اند وجود دارند.
قمر اصلی
تیترون با قطری معادل 2705 کیلومتر
(1680 مایل) بزرگترین قمر نپتون است.

مدار نامنظم نپتون

ما تا کنون فقط توانسته‌ایم 9 سیاره را در منظومه شمسی شناسایی کنیم، اما آیا سیاره‌های دیگری نیز در این منظومه وجود دارند؟ به نظر بعضی از ستاره شناسان بی نظمی‌هایی که در مدار نپتون مشاهده شده ، ممکن است توسط سیاره دهم که جرم زیادی داشته و خارج از مدار پلوتون قرار دارد ایجاد شده باشند. این سیاره فرضی سیاره ایکس نام گرفته است. مخالفین این فرضیه بر این عقیده‌اند که منظومه شمسی دارای ماده کافی برای تشکیل سیاره علاوه بر 9 سیاره دیگر نبوده و همچنین تشکیل این سیاره در چنین فاصله‌ای مطابق با عمر منظومه شمسی نیست. نپتون بعد از پلوتون ، دورترین سیاره از خورشید و از لحاظ بزرگی چهارمین سیاره منظومه شمسی است. کوچکترین غول گازی بوده و مانند سایر غولهای گازی ، حلقه‌هایی از غبار و ذرات دیگر در اطراف خود دارد.



:: بازدید از این مطلب : 939
|
امتیاز مطلب : 42
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : چهار شنبه 20 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر حسین

مقدمه

اورانوس هفتمین سیاره نزدیک به خورشید و سومین غول از چهار غول گازی است. جبه‌ای از گاز و یخ هسته سنگی این سیاره را پوشانده است. جو اطراف جبه غالباً از متان ساخته شده ، که این گاز باعث وجود رنگهای آبی و سبز که از مشخصات بارز این سیاره هستند، می‌شود. اورانوس در کناره‌های خارجی و سرد منظومه شمسی قرار داشته ، دمای ابرهای فوقانی آن به 210 درجه سانتیگراد زیر صفر (346- درجه فارنهایت) می‌رسد. علی رغم داشتن 15 قمر و یک منظومه حلقوی ، سطح اورانوس مشخصه خاصی ندارد. تنها مشخصاتی که تا کنون مشاهده شده‌اند چند ابر متانی هستند که در سال 1986 بوسیله کاوشگر فضایی ویجر2 کشف شدند.





فاصله متوسط از خورشید 2.87میلیارد کیلومتر
قطر استوا 51118 کیلومتر
مدت حرکت وضعی 17.90 ساعت
مدت حرکت انتقالی 84.01 سال زمینی
سرعت مداری 6.81 کیلومتر در ساعت
دمای ابر فوقانی -210 درجه سانتیگراد
جرم (زمین = 1) 14.53
چگالی متوسط (آب = 1) 1.29
جاذبه (زمین = 1) 0.79
تعداد قمر 15

رصد اورانوس

تحت شرایط بسیار عالی ، اورانوس را می‌توان با چشم غیر مسلح دید. هنگام مشاهده با تلسکوپ ، اورانوس بصورت حلقه کوچکی به رنگهای سبز و آبی دیده می‌شود. 15 قمر اورانوس تا کنون کشف شده‌اند که به موازات استوای سیاره و در جهت چرخش سایره ، به دور آن می‌چرخند. در اثر انحراف محور چرخش اورانوس ، صفحه استوای سیاره تقریباً عمود بر صفحه دایرة البروج است.

به همین سبب ، گاهی اوقات مانند سالهای 1945 و 1987، اگر از زمین به اورانوس بنگریم فقط قطب آن دیده شده ، مدار قمرهای سیاره تقریباً بصورت صفحه‌ای کامل به نظر می‌رسد. بعضی اوقات نیز ، مانند سالهای 1966 و 2008 ، کناره مدار قمرهای اورانوس دیده شده ، چنین به نظر می‌رسد که قمرها در مسیری مستقیم عقب و جلو می‌روند.

خواص فیزیکی اورانوس

محور چرخش اورانوس حدود 98 درجه نسبت به صفحه مدار سیاره به دور خورشید انحراف دارد. بنابراین اورانوس بر خلاف سایر سیاره‌ها ، روی محوری تقریباً افقی می‌چرخد. انحراف محور اورانوس تأثیر زیادی بر قطبهای سیاره می‌گذارد و باعث می‌شود که هر قطب از دوره تناوب مداری که 84 سال زمینی طول می‌کشد، 42 سال را در روشنایی و 42 سال دیگر را در تاریکی بگذراند. به هر حال ، اورانوس به قدری از خورشید دور است که تفاوت دما در قطبها در طول تابستان و زمستان فقط 2 درجه سانتیگراد (3.6 درجه فارنهایت) است.

اورانوس سومین سیاره بزرگ منظومه شمسی بوده ، بزرگی آن 4 برابر زمین است. دوره تناوب مداری این سیاره 84 سال زمینی است و بعد از نپتون و
پلوتون ، طولانی‌ترین مدار را دارد.

حلقه‌های اورانوس





بخاطر تیرگی زیاد مواد سازنده حلقه‌های اورانوس ، مشاهده آنها بسیار مشکل است. در سال 1977، این حلقه‌ها در مسیر نور یک ستاره قرار گرفته و بدین ترتیب کشف شدند. کاوشگر فضایی ویجر2 در سال 1986 یازده حلقه باریک این سیاره را از نزدیک مورد بررسی قرار داد. مواد تشکیل دهنده این حلقه‌ها سنگهایی به اندازه یک متر (یک یارد) هستند. پهنای حلقه "اپسیلون" از 20 تا 100 کیلومتر (12 تا 60 مایل) متغیر است.

قمرهای اورانوس

15 قمر تا کنون برای اورانوس شناخته شده‌اند که مواد تشکیل دهنده تمام آنها مخلوطی از سنگ و یخ است. در سطح چهار قمر بزرگ اورانوس (ابرن ، تیتانیا ، آمبریل ، آریل) گودالهای شهابسنگی وجود دارند. سطح میراندا ، پنجمین قمر بزرگ اورانسو ، مشخصات مختلفی دارد، از جمله دشتهایی پوشیده از گودالهای شهابسنگی قدیمی ، تپه‌های بزرگ و دره‌های عمیقی که سطح این قمر را شکافته‌اند. به نظر ستاره شناسان ، دلیل ویژگیهای متفاوت سطح میراندا این است که این قمر احتمالاً بر اثر یک تصادم عظیم متلاشی شده و سپس دوباره جمع شده است.



 



:: بازدید از این مطلب : 887
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : چهار شنبه 20 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر حسین

 

زحل بعد از سیاره مشتری بزرگترین سیاره در منظومه شمسی می باشد. این سیاره دارای هفت حلقه مسطح به دور خود است. این هفت حلقه در واقع شامل تعداد زیادی حلقه های باریک که با ذرات یخی درست شده اند، می باشند. این حلقه ها زحل را به یکی از زیباترین اجرام آسمان در منظومه شمسی تبدیل کرده اند. به جز زحل، سیارات مشتری، نپتون و اورانوس نیز دارای حلقه هایی می باشند که نسبت به حلقه های زحل بسیار کم نورترند.
زحل سیاره ایست با هفت حلقه به دور خود. در این تصویر قسمتی از حلقه ها در سایه سیاره پوشانده شده است. سفینه کاسینی که در سال 1977 برای مطالعه زحل ارسال گردید، این تصویر را با نور واقعی  از این سیاره تهیه کرد.
عکس از ناسا
قطر زحل در استوا 120.540 کیلومتر، تقریبا 10 برابر قطر زمین است. این سیاره از زمین با چشم غیر مسلح قابل رویت است البته حلقه های آن دیده نمی شوند. زحل آخرین سیاره ای بود که ستاره شناسان باستان موفق به کشف آن شده بودند. این سیاره به مناسبت خدای کشاورزی رومیان، ساتورن نام گرفت.
زحل در مداری بیضی شکل به دور خورشید در حرکت است. بیشترین فاصله آن از خورشید 1.514.500.000 کیلومتر و کمترین فاصله آن 1.352.550.000 کیلومتر است. یک سال در زحل معادل 10.759 روز و یا 5/29 سال زمینیست.  
 
گردش
 
زحل علاوه بر گردش انتقالی خود به دور خورشید، حول محور عمودی فرضی خود نیز در گردش است. زاویه این محور 27 درجه می باشد.
بعد از مشتری، زحل سریعترین گردش وضعی در بین سیارات دیگر منظومه شمسی را دارد. یکبار گردش این سیاره به دور خود تنها 10 ساعت و 39 دقیقه به طول می انجامد. به دلیل این حرکت گردشی سریع، قطر استوایی این سیاره 13.000 کیلومتر از قطر قطبی آن بیشتر است.
 
سطح و جو
 
بیشتر دانشمندان معتقدند که این سیاره یک غول گازیست و هیچ سطح جامدی ندارد. به هرحال، به نظر می رسد که زحل دارای یک هسته داغ و جامد آهنیست. اطراف این هسته متراکم، هسته خارجی قرار گرفته که احتمالا ترکیبی از آمونیا، متان و آب می باشد. یک لایه از هیدروژن به شدت فشرده پیرامون هسته خارجی وجود دارد. در بالای این لایه، منطقه ای چسبناک (شربت مانند) متشکل از هیدروژن و هلیوم جای گرفته است. هیدروژن و هلیوم در نزدیک سطح به شکل گاز در می آیند و با اتمسفر زحل که عمدتا ترکیبی از همین دوعنصر است مخلوط می شوند.
یک لایه فشرده از ابر کل سطح زحل را پوشانده است. در تصاویر به دست آمده از این سیاره مناطق و کمربندهای رنگی قابل تشخیصند. چنین مناطقی احتمالا به خاطر تفاوت دما و ارتفاع ابرها در قسمتهای مختلف ظاهر می گردند.
گیاهان و حیوانات مقیم زمین نمی توانند در زحل دوام بیاورند. دانشمندان شک دارند که گونه زیستی در این سیاره یافت شود.
نوارهای ابر، به دور زحل می چرخند. نقطه چرخان در مرکز تصویر، یک توده طوفان مانند با قطر 3000 کیلومتر است.
عکس از ناسا
 
دما
 
انحراف محور عمودی این سیاره منجر به اختلاف میزان تابش خورشید به قسمتهای مختلف آن و در نهایت ایجاد فصول شده است. هر فصل در این سیاره 5/7 سال طول می کشد چرا که مدت زمان یکبار گردش زحل به دور خورشید 29 برابر زمین است. دمای زحل همیشه از دمای زمین سردتر است زیرا این سیاره از خورشید دورتر است. میانگین دما در بالای ابرها 175- درجه سانتیگراد می باشد.
دما در اعماق ابرها بیشتر می شود. سیاره زحل تقریبا 5/2 برابر حرارتی که از خورشید دریافت می کند را در فضا  متساطع می نماید. بسیاری از ستاره شناسان معتقدند که این حرارت در فرایند فرو رفتن هلیوم به درون هیدروژن مایع به وجود می آید.
 
چگالی و جرم
 
در بین همه سیارات منظومه شمسی، زحل کمترین چگالی را دارد. چگالی این سیاره تنها یک دهم چگالی زمین و دو سوم چگالی آب است. به همین دلیل یک تکه از این سیاره نسبت به تکه ای برابر از زمین بسیار سبکتر است و در روی آب شناور می ماند.
گرچه چگالی این سیاره بسیار کم است اما وزن آن پس از مشتری، از دیگر سیارات بیشتر است. جرم زحل 95 بار از جرم زمین بیشتر می باشد. نیروی گرانش این سیاره اندکی از گرانش زمین بیشتر است. یک جسم 100 گرمی در زمین، در زحل 107 گرم می باشد.
 
حلقه ها
 
حلقه های زحل دور این سیاره و موازی با استوا قرار دارند. آنها هرگز با سیاره برخورد نمی کنند. با گردش زحل به دور خورشید آنها با همان زاویه ثابت و همیشگی در جای خود برقرار می مانند.
هفت حلقه زحل در حقیقت متشکل از هزاران حلقه باریک می باشند. این حلقه های باریک از بیلیونها تکه یخ ایجاد شده اند. ابعاد این تکه های یخ گاهی به اندازه یک ذره کوچکند و گاهی قطر آنها به بیش از 3 متر می رسد.
حلقه های اصلی زحل بسیار عریضند. برای مثال عرض خارجی ترین حلقه 300.000 کیلومتر می باشد. با اینحال در ابعاد فضا این حلقه ها بسیار باریک به حساب می آیند. آنقدر باریک که هنگامیکه این سیاره درست در مقابل و در راستای زمین قرار می گیرد نیز این حلقه ها قابل رویت نیستند. ضخامت آنها بین 200 تا 3000 متر است. در بین حلقه ها فضای خالی قرار گرفته و آنها را از هم جدا می نماید. عرض هر یک از این فضاهای خالی 3200 کیلومتر و یا بیشتر است. البته در برخی از این فضاهای خالی حلقه های بسیار باریکی قرار دارند.
حلقه های زحل در اوایل قرن 16 توسط ستاره شناس ایتالیایی، گالیله، کشف شدند. گالیله نتوانست با تلسکوپ کوچک خود این حلقه ها را به وضوح و به درستی رصد کند. او فکر می کرد که حلقه ها، قمر های بسیار بزرگ می باشند. در سال 1656، پس از به کارگیری یک تلسکوپ قوی تر، کریستیان هایگنس ( Christiaan Huygens )، ستاره شناس آلمانی، یک حلقه باریک مسطح حول زحل را توصیف کرد. هایگنس فکر می کرد که این حلقه یک صفحه جامد از برخی مواد است. در سال 1675، دومنیکو کاسینی ( Domenico Cassini )، یک ستاره شناس آلمانی متولد فرانسه، کشف دو حلقه مجزا که با گروه هایی از اقمار کوچک شکل گرفته بودند را اعلام نمود. مشاهدات بعدی از زحل وجود تعداد بیشتر این حلقه ها را ثابت نمود. حلقه های باریکی که هفت حلقه اصلی را شکل می دهند در سال 1980 کشف شدند.
 
اقمار
 
علاوه بر حلقه ها، زحل دارای 25 قمر به قطر تقریبی 10کیلومتر و چندین قمر کوچکتر نیز می باشد. بزرگترین قمر این سیاره تیتان نام دارد. قطر این قمر 5150 کیلومتر (بزرگتر از سیاره پلوتو) است. تیتان یکی از معدود اقمار موجود در منظومه شمسی است که دارای جو می باشد. اتمسفر این قمر حاوی حجم زیادی نیتروژن است.
بیشتر اقمار زحل دارای چاله های بزرگی هستند. برای مثال قمر میماس ( Mimas ) چاله ای دارد که یک سوم قطر این قمر را پوشانده است. قمر دیگر، لاپتوس ( Iapetus )، دارای یک نیمه روشن و یک نیمه تاریک است. نیمه روشن این قمر 10 برابر بیش از نیمه تاریک آن نور را باز می تاباند. قمر هایپریون ( Hyperion ) بیشتر شبیه به یک استوانه چاق است تا یک کره.
پرواز به زحل
 
در سال 1973، ایالات متحده فضاپیمایی را به منظور بررسی دو سیاره مشتری و زحل به فضا فرستاد. نام این فضاپیما پایونیر-ساتورن ( Pioneer-Saturn ) بود. این فضاپیما در سال 1974 به زحل رسید. پایونیر-ساتورن اطلاعات علمی و تصاویر خوبی از زحل به زمین ارسال کرد. این اطلاعات و تصاویر به اکتشافاتی در مورد دو حلقه بیرونی زحل کمک کرد.
پایونیر-ساتورن همچنین توانست میدان مغناطیسی زحل که 1000 مرتبه از میدان مغناطیسی زمین قوی تر می باشد را کشف کند. این میدان قوی، مگنتوسفر (منطقه نیروهای مغناطیسی قوی) بزرگی را اطراف این سیاره به وجود آورده است. به علاوه، اطلاعاتی که این فضاپیما ارسال کرد نشان داد که درون مگنتوسفر این سیاره کمربندهای تشعشعی وجود دارند. این کمربندها متشکل از الکترونها و پروتونهای پر انرژی قابل مقایسه با کمربندهای ون آلن زمین می باشند.
در سال 1977، ایالات متحده دو سفینه دیگر به نامهای ویجر1 ( Voyager ) و ویجر2 را برای مطالعه زحل و دیگر سیارات ارسال کرد. در 12 نوامبر 1980، ویجر1 در فاصله 126.000 کیلومتری زحل و در تاریخ 25 آگوست 1981، ویجر2 در فاصله 101.000 کیلومتری این سیاره قرار گرفتند.
سفینه کاسینی، در سال 1997 ارسال شد و در سال 2004 به مدار خود به دور زحل رسید.
عکس از ناسا
 
دو سفینه ویجر وجود هفت حلقه زحل را تائید کردند. آنها نشان دادند که این حلقه ها خود از حلقه های بسیار باریک تشکیل شده اند. به علاوه اطلاعات و تصاویر تهیه شده توسط آن دو سفینه نه قمر زحل را کشف یا تائید نمودند. آنها همچنین وجود حجم عمده نیتروژن در اتمسفر قمر تیتان را تشخیص دادند. در سال 1997، ایالات متحده سفینه کاسینی را برای مطالعه این سیاره، حلقه ها و قمرهایش فرستاد. این سفینه در سال 2004 شروع به گردش دور زحل نمود. این سفینه، کاوشگری به نام هایگنس ( Huygens ) را با خود، به منظور فرود آمدن در سطح تیتان، حمل می کرد. هایگنس توسط آژانس فضایی اروپا ساخته شد.
 


:: بازدید از این مطلب : 805
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : چهار شنبه 20 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امیر حسین

نگاه اجمالی

مشتری پنجمین سیاره نزدیک به خورشید و اولین غول از چهار غول گازی است. مشتری بزرگترین سیاره منظومه شمسی بوده و جرم آن از تمام سیارات دیگر بیشتر است. مشتری که نزدیکترین سیاره غول پیکر به خورشید است، از نظر بزرگی و جرم در مقام اول جای دارد. هنگامی که در آسمان پدیدار می‌شود، به غیر از زهره از تمام ستارگان و سیاره‌های دیگر ، نورانی تر دیده می‌شود. اشکال گوناگونی در مشتری دیده می‌شود که حتی با یک تلسکوپ کوچک نیز قابل رویت است. مثلا لکه بزرگ سرخ رنگی می‌توان در آن دید. موقعی که به مشتری نگاه می‌کنیم، فقط ابرها و توفانهای جو فوقانی آن را می‌بینیم. حتی تلسکوپهای مستقر در سفینه‌های فضایی نمی‌توانند از سطح پنهان در زیر هزاران کیلومتر گاز تیره جو آن تصویر بدست آورند.حجم این سیاره 1300 برابر زمین، و جرم آن دو و نیم برابر جرم تمامی سیارات منظومه شمسی است. ابرهای انواری شکل مشتری غالباً از گازهای هیدروژن و هلیوم تشکیل شده اند. جو درونی سیاره حدود 1000 کیلومتر (600 مایل) پایین‌تر از ابرها شروع می‌شود که در این نقطه گاز هیدروژن به مایع تبدیل می‌گردد. در اعماق پایین تر، هیدروژن حالت فلزی دارد. در مرکز مشتری ، هسته‌ای سنگی و بسیار داغ وجود دارد که حرارتش به 3500 درجه سانتی گراد (63000 درجه فارنهایت) می‌رسد.

مشتری گون
 

 

آن سوی مریخ ، از کمربند سیاری به اندازه تقریبا 3AV عبور می‌کنیم و بالاخره به بزرگترین سیاره مشتری گون یعنی مشتری که به خاطر نام سلطان خدایان اولمپیا (Olym pian) نامگذاری شده است، می‌رسیم. به دلیل اندازه بسیار بزرگ و آلبدوی زیاد آن (51%) ، مشتری در آسمان شبهای زمین به خصوص در نقطه مقابله یک سیاره خیلی روشن است. سیاره‌های غول پیکر منظومه شمسی ، بطور قابل ملاحظه‌ای بزرگتر از سیاره‌های درونی هستند. برای مثال ، قطر مشتری یازده برابر قطر زمین و حجم آن ، هزار برابر حجم زمین است. ولی چگالی این سیاره‌ها در حدود چگالی آب است.

حرکت مشتری

مدار مشتری حول خورشید ، خروج از مرکز کمی دارد (0.0484) و تنها به اندازه 1.31 درجه نسبت به دایرةالبروج میل دارد. نیم قطر طول مدار آن 5.2028AV است. این سیاره یک مدار نجومی را در 11.862 سال زمینی طی می‌کند. دوره تناوب مداری هلالی 398.88 روزه آن ، دلالت بر این دارد که مشتری (با شکل کامل) هر سال دیرتر به نقطه مقابله بر می‌گردد. از آنجا که فقط می‌توانیم جو غلیظ مشتری را ببینیم، دوره تناوب چرخش سیاره بوسیله دوره تناوب چرخش اشکال جوی آن ، نظیر لکه قرمز بزرگ با اندازه گیری انتقال دو پلری نور از لبه‌های نزدیک و دور شونده و با مطالعه چرخش ساختار میدان مغناطیسی تعیین می‌شود.

در می‌یابیم که محور چرخشی مشتری 7 دقیقه و 3 ثانیه نسبت به محور مداری آن میل دارد. اما دوره تناوب چرخشی نجومی آن از 9 ساعت و 50 دقیقه در استوا تا 9 ساعت و 55 دقیقه در عرضهای جغرافیایی بالاتر تغییر می‌کند. از این رو جو گازی شکل مشتری یک چرخش جزئی نشان می‌دهد. در استوا سریعترین و در قطبین آهسته‌ترین (خورشید نیز به مدار جزئی می‌چرخد، زیرا آن هم یک سیال است) است. چرخش بسیار سریع مشتری در اثر پخی زیاد آن نتیجه می‌شود.



 
گردباد
لکه سرخ بزرگ ناحیه‌ای پر فشار است
که در آن گردبادهای بالارونده ، گازهای
مختلفی را با خود وارد جو می‌کنند.

مشخصات فیزیکی

شعاع استوایی (11.19Rφ) و جرم (318Mφ) مشتری توسط مشاهدات مدرای ، و پنهان شدگیهایی اقمارش و بوسیله اختلالات جاذبه‌ای آن در مدارات ستاره‌های دنباله‌دار و سیارکها و بوسیله اندازه گیری قطر زاویه‌ای قرص قابل رویت آن (47 ثانیه در نقطه مقابله) و بوسیله اندازه گیریهای مسافر (Voyager) که از کنار آن در حال عبور است، بطور دقیق معین شده است. این مدل خیلی بزرگ سیارات مشتری گون ، دارای چگالی متوسط 1330Kg/m3 است. این چگالی دلالت بر این دارد که ترکیبات مشتری شبیه خورشید با فراوانی حدود 75 درصد هیدروژن ، 24 درصد هلیوم و یک درصد تمام عناصر سنگینتر (از لحا‌ظ جرمی) است. قسمت اعظم مشتری ، کاملا برخلاف درون زمین و سایر سیارات خاکی ، از هیدروژن تشکیل شده است و بیشتر آن به صورت مایع می‌باشد. دمای هسته ممکن است حدود 10 برابر داغ تر از زمین ، بالغ بر 4000 درجه کلوین ، باشد. عامل چرخش همرفتی جو ، شارش گرما از هسته به بیرون است. چرخش سریع سیاره ، شتاب کوریولیس بزرگی ایجاد می‌کند که جو لایه‌ لایه‌ای زیبایی بوجود می‌آورد.

لکه سرخ بزرگ

لکه سرخ بزرگ ، یک ناحیه واچرخه‌ای بزرگ (نوعی گردباد) در ابرهای فوقانی سیاره مشتری است. از زمان کشف این لکه تا کنون ، بارها دیده شده که قطر آن تا سه برابر قطر زمین افزایش یافته است. جریانهای چرخان گاز که در این لکه وجود دارند، فسفر را ار جو تحتانی به بالا مکیده و باعث قرمز یا صورتی شدن لکه می‌شوند. این لکه از محیط اطراف خود بلندتر و سردتر است و هر 12 روز زمینی، یک دور در جهت عکس عقربه‌های ساعت به دور خودش می‌چرخد.

حلقه‌های مشتری

منظومه حلقه‌های مشتری در سال 1979 توسط کاوشگر فضایی ویجر 1 کشف گردید. سه حلقه مشتری به ترتیب زیر نامگذاری شده اند:

حلقه هاله به عرض 22800 کیلومتر (14170 مایل). حلقه اصلی که حلقه‌ای باریک و درخشان است به عرض 6400 کیلومتر (3980 مایل). و حلقه تار عنکبوت (گسامر) که رقیق‌ترین و عریض ترین حلقه می‌باشد به عرض 8500 کیلومتر (53000 مایل). حلقه تار عنکبوت که در این تصویر ساختگی به رنگ آبی کمرنگ دیده می‌شود، از حلقه اصلی که مشتری را احاطه می‌کند بیرون زده است.

میدان مغناطیسی

 

مشتری از خود گسیلهای رادیویی نشان می‌دهد که به میدان مغناطیسی مشتری گون در حدود 1x10-4T در سطح سیاره ربط داده شده است. این میدان مغناطیسی شدید در اثر یک ساز و کار دینامیکی در هسته مایع هیدروژن فلزی در حال چرخش سریع بوجود می‌آید. در طول موجهای 3 تا 75 سانتیمتر مشاهده شده است که سیاره به صورت غیر حرارتی تشعشع می‌کند. این تابش دسیمتری و یا DIM عبارت است از تابش همزمان در اثر
الکترونهای نسبیتی با تندی خیلی نزدیک به تندی نور در کمربندهای تابشی مشتری گون ، که بوسیله میدان مغناطیسی مشتری به دام افتاده‌اند و به صورت مارپیچی حرکت می‌کنند.

محور مغناطیسی با محور چرخش مشتری ، زاویه‌ای حدود 10 درجه می‌سازد. این میدان مغناطیسی شدید یک
مغناطیس سپهر عظیم در اطراف مشتری بوجود می‌آورد که باد خورشیدی را دور نگه می‌دارد. مشتری میدان مغناطیسی بسیار بزرگی دارد که تا فاصله‌های دور دستی در فضا امتداد یافته است. ذرات باردار ، به هنگام حرکت در میان این میدان ، علامتهای رادیویی گسیل می‌کنند. تلسکوپهای رادیویی با دریافت آنها می‌توانند پوشش مغناطیس اطراف مشتری را نقشه برداری کنند.

قمرهای مشتری

 

گالیله در سال 1610 میلادی (989 شمسی) ، چهار قمر اصلی مشتری را کشف کرد. اسامی آنها شامل یو ، اروپا ، گانیمد و کالیسو است. این چهار قمر ، حتی با
دوربین دو چشمی نیز دیده می‌شوند. یو درکمتر از دور روز ، اروپا در سه روز و نیم و گانیمد در یک هفته و کالیسو در حدود هفده روز ، مشتری را دور می‌زنند. اگر در چند شب ، نموداری از مشتری و قمرهایش تهیه کنیم، رقص آنها به دور سیاره مادر آشکار می‌شود. گالیله دریافت که مشتری ، خود یک منظومه شمسی کوچک است. علاوه بر این چهار قمر که قمرهای گالیله نیز نامیده می‌شوند، دست کم 9 قمر کوچکتر در اطراف مشتری وجود دارد. آنها را می‌توان با تلسکوپهای بزرگ عکسبرداری کرد.

شانزده قمر مشتری به چهار گروه چهارتایی تقسیم می شوند . گروه اول در فاصله حدود 130000 کیلومتری (80000 مایل). گروه دوم در فاصله حدود 200000 کیلومتری (125000 مایل). گروه سوم در فاصله 9 میلیون کیلومتری (6/5 میلیون مایل). و گروه چهارم در فاصله ای نزدیک به گروه سوم قرار دارند. جهت چرخش تمام گروهها بجز گروه چهارم، همان جهت چرخش مشتری است. همه قمرهای مشتری بجز قمرهای گروه دوم، کوچک هستند. قمرهای گروه دوم که گالیله ای نام دارند هم اندازه ماه زمین هستند. گانیمید ، یک قمر گالیله ای چهار قمر بزرگ مشتری که توسط گالیله (1642-1564) کشف شدند، قمرهای گالیله‌ای نامیده می‌شوند. سیاره مشتری دارای بزرگترین قطر و بیشترین
جرم در میان تمام سیارات منظومه شمسی است. استوای مشتری 11 برابر استوای زمین است. این سیاره سریعتر از سایر سیارات به دور خود می چرخد. دوره چرخشی مشتری نصف دوره چرخشی زمین است.



:: بازدید از این مطلب : 809
|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : چهار شنبه 20 بهمن 1389 | نظرات ()